أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ

طبقه بندی موضوعی

شعر طلایی __ ولادت پیامبر و امام صادق

دوشنبه, ۳ آبان ۱۴۰۰، ۱۰:۴۳ ب.ظ

بسم رب النور



شعر واقعا طلایی حاج غلامرضا سازگار در مدح پیامبر(ص) و حضرت امام صادق(ع) :

ز یک مشرق نمایان شد دو خورشید جهان آرا
که رخت نور پوشاندند بر تن آسمان ها را
دو مرآت جمال حق، دو دریای کمال حق
دو نور لایزال حق، دو شمع جمع محفل ها
دو وجه الله ربانی، دو سرّ الله سبحانی
دو رخسار سماواتی، دو انسان خدا سیما
دو عیسی دم، دو موسی ید، دو حُسن خالق سرمد
یکی صادق یکی احمد یکی عالی یکی اعلا
یکی بنیانگر مکتب، یکی آرنده ی مذهب
یکی انوار را مشعل، یکی اسرار را گویا
یکی از مکه انوار رخش تابید در عالم
یکی شد در مدینه آفتاب طلعتش پیدا
یکی نور نبوت را به دل ها تافت تا محشر
یکی نور ولایت را ز نو کرد از دمش احیا
رسد آوای قال الصادق و قال رسول
به گوش اهل عالم تا که این عالم بود بر پا
یکی جان گرامی در دو جسم پاک و پاکیزه
دو تن اما چو ذات پاک یکتا هر دو بی همتا
محمد کیست؟ جانِ جانِ جان عالم خلقت
که گر نازی کند، در هم فرو ریزد همه دنیا
محمد کیست؟ روح پاک کل انبیا در تن
که حتی در عدم بودند بی او انبیا یک جا
محمد کیست؟ مولایی که مولانا علی گوید:
«منم عبد و رسول الله برِ من رهبر و مولا»
محمد از زمان ها پیشتر می زیست با خالق
محمد از مکان پیموده ره تا اوج اَو اَدنی
محمد محور عالم، محمد رهبر آدم
محمد منجی هستی، محمد سید بطحا
محمد کیست؟ آنکو بوده قرآن دفتر مدحش
که وصفش را نداند کس به غیر از قادر دانا
محمد را کسی نشناخت جز حق و علی هرگز
چنان که جز خدا و او کسی نشناخت حیدر را
وضو گیرم ز آب کوثر و شویم لب از زمزم
کنم آنگه به مدح حضرت صادق سخن انشا
ششم مولا، ششم هادی، ششم رهبر، ششم سرور
که هم دریای شش گوهر بود، هم دُرّ شش دریا
صداقت از لبش ریزد، فصاحت از دمش خیزد
فلک قدر و ملک عبد و قضا مهر و قدر امضا
بسی زهّاد و عبّادند بی مهرش همه کافر
بسی عالم، بسی عارف، همه بی نور او اعمی
دو خورشید منیر او هشام و بو بصیر او
دو کوه حکمت و ایمان، دو بحر دانش و تقوی
مرا دین نبی، مهر علی و مذهب جعفر
سه مشعل بوده و باشد، چه در دنیا چه در عقبی
در دیگر زنم غیر از در آل علی؟ هرگز!
ره دیگر روم غیر از ره این خاندان؟ حاشا!
بهشت من بود مهر علی  و مهر اولادش
نه از محشر بود بیمم، نه از نارم بود پروا
سراپا عضو عضوم را جدا سازند از پیکر
اگر گردم جدا یک لحظه از ذرّیه ی زهرا
از آن بر خویش کردم انتخاب نام «میثم» را
که باشم همچو او در عشق ثارالله پا بر جا

نظرات  (۱)

بسم الله

سلام مری تضی !!!

 

قدر کلاس تدبری که دارید و الحمدلله فعاله رو بدون، این ذوق شعری و این شعر خوندن خوبه، منم وقت کنم شعر میخونم، ولی حیفه که قاطبه ی متن های وبلاگتون ، بجای تدبر کتاب ( خیلی ارزشمنده ) و شعر ( خیلی ارزشمنده) باشه...

تدبر یادت نره...

پاسخ:
ب سلام و صد درود خدمت آقا آمانج

خیلی خوشحال شدم نظر گذاشتید ، چشم انشاء الله از این به بعد ، بعد کلاس تدبر ها خلاصه ش رو میذارم 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی